دانلود رمان آلمای من
در این مطلب از سایت رمان کافه ، رمان آلمای من را اماده کردیم.برای دانلود رمان آلمای من در ادامه مطلب با ما همراه باشید.
پارت اول رمان آلمای من:
_زینت،زینت
زینت:جانم خانوم؟
_برو آلما رو از خواب بیدار کن بگو کافیه دیگه لنگه ظهر شده بیاد صبحانه اش رو بخوره،شب مهمون داریم.
زینت سرش را تکان میدهد و درجواب چشمی میگوید.
و به سمت اتاق آلما میرود که با دیدن در صورتی رنگش سرش را تکان میدهد و لبخندی میزند و به فکر فرو میرود درست به یاد دارد که آلما پاهایش را به زمین میکوبید و درخواست میکرد در اتاقش را صورتی کنند از آنجا که تمام در های عمارت مشکی بود خانوم و آقا اصلا راضی به اینکار نبودند..اما خانوم جون توجه ای به حرف کسی نکرد و از آنجا که عاشق نوه ای دردانه اش بود دستور داد اتاق آلما را به رنگ صورتی دربیاورند.
رمان های پیشنهادی :
زینت از فکر درمیاید و وارد اتاق می شود آرام به سمت تخت حرکت میکند و چهره ی مظلومانه ی آلما را نوازش می کند.
با کش آمدن لب های آلما دستش را می کشد،و آلما همانطور چشم بسته میگوید:
چه روز قشنگی بشه امروز وقتی یه دست مهربون که داره نوازشم میکنه که از خواب بیدار بشم من دیگه چی میخوام خدا.همه خوابام تعبیر شد دیگه ترشیده نمیشم.
زینت باصدای بلند شروع میکند به خندیدن و رو به آلما میگوید:
ای دختره ی سرتق حالا منو شاهزاده سوار بر اسب سفیدت میبینی؟
رمان آلمای من بصورت آنلاین می باشد.
برای خواندن رمان المای من در کانال زیر عضو شوید.
دیدگاهتان را بنویسید