دانلود رمان تعبیر من از عشق
در این مطلب از سایت رمان کافه ، رمان تعبیر من از عشق را آماده کردیم.برای دانلود رمان تعبیر من از عشق در ادامه مطلب با ما همراه باشید.
دانلود رمان تعبیر من از عشق:
_ بزرگمهر خیلی بهت اعتماد داره. خیلی هم دوست داره.
چشمان امیرمهدی از لحن تند کیا، ریز می شوند و شاید احمقانه باشد اما… در همان لحظه… همان لحظه ای که خیره است در چشم های کیا… فکر میکند که اگر این مرد، واقعا سعید است، پس چرا او را نمی شناسد؟
پشت گردنش تیر می کشد. کیا اما بعد کمی مکث؛ جدی تر، محکم تر و سرد تر ادامه می دهد:
_ اما من ازت خوشم نمیاد آقا سبحان.
با حرفش، لب های امیرمهدی خشک می شوند و فکر می کند، تنها چیزی که می توان با نگاه به چشم های مرد روبرویش حس کرد، فقط تردیدی است که به وضوح، از لرزش مردمک هایش آشکار است و این مرد جوان، کیست که نگاه هایش، درست خلاف تحکم صدایش ، پر از تردید اند؟ لب می زند:
_چرا؟
و با کمی مکث می شنود:
رمان های پیشنهادی :
_ چرایی نداره، حس خوبی بهت ندارم. درست برعکس بزرگمهر. پس بهتره خوب حواست به خودت و کارایی که میکنی باشه!
نگاه امیرمهدی می لرزد.
تهدیدش کرد!
کیارش صمصامی، او را تهدید کرد!
می گوید:
_ اتفاقی افتاده مگه؟
کیا نگاهش می کند و پوزخندی می زند:
_ نه، گفتم که بدونی. که فکر نکنی کاره ای هستی، اوکی؟
امیرمهدی مات و مبهوت، نیشخندی می زند و در همان زمان، خاتون با پرونده ی درون دستش، از پله ها پایین میاید:
_ بفرما پسرم، پیداشون کردم.
کیا به خاتون نگاه می کند، پرونده ها را از دستش می گیرد و با عجله ، بدون توجه به امیرمهدی که دست در جیب، با اخمی غلیظ نگاهش می کند، از خانه خارج می شود… امیرمهدی می ماند و یک دنیا، افکار تو در تو… مبهم… عجیب و کیارش صمصامی، بسیار شبیه سعید است.
رمان تعبیر من از عشق بصورت آنلاین می باشد.
برای خواندن رمان تعبیر من از عشق در کانال زیر عضو شوید.
دیدگاهتان را بنویسید