دانلود رمان آقا و خانوم هیچکس
به روز شده
دانلود رمان آقا و خانوم هیچکس یگانه اولادی
در این مطلب از سایت رمان کافه ،رمان آقا و خانوم هیچکس را اماده کردیم.برای دانلود رمان آقا و خانوم هیچکس یگانه اولادی در ادامه پست با ما همراه باشید.
پارتی از رمان آقا و خانوم هیچکس :
علی دستانش را در جیب اور کتش فرو میبرد و میگوید: میخوای بریم بیرون تا اینا ساکت بشن؟
-: وای نه… الان دکتر فقط منتظر بهانست… اصلا حوصله اشو ندارم…
مستقیم نگاهش میکند: چقدر تغییر کردی! خوشگل تر شدی…
میخندد: من کی خوشگل بودم که حالا بخوام خوشگل تر بشم؟
او هم میخندد: ولی با نمک بودی…
دستش را رو و پشت رو میکند: با ارفاق آره…
کمی سکوت میکنند و به جر و بحث دو دکتر گوش میکنند… علی برای پرت کردن حواس او میگوید: نمره ی میکروبیولوژی اومد…
سر تکان میدهد: آره دیدم دیشب…
روی صندلی میز کار مینشیند: خب؟ چند شدی؟
پشتش میرود: خوب ندادم… چهارده شدم…
میخندد و با حالت خاصی میپرسد: مواد و چیکار کردی؟
-: مواد دندانی؟ خوب شد تو بودی… به خدا میفتادم… شونزده شدم… مامانم گفت از طرفش ازت تشکر کنم…
رمان های پیشنهادی :
دانلود رمان نیلوفر رقصان مرداب
هر دوبهم نگاه میکنند و باهم میخندند…
-: نیکا چطوره؟
به آثار خنده که از روی لب هایش رفته رفته رخت برمیبندد نگاه میکند: اونم هست… باشیطونی های مخصوص خودش… جدیدا خیلی خانوم شده… یکمی از هیاهوش کمتر شده…
در اتاق دکتر با ضرب باز میشود و صدای تق تق های کفش خانوم دکتر بلند میشود… وقتی در مطب بسته میشود صدای دکتر بلند می آید: هانیه یه قهوه برام بیار…
بی صدا برای علی لب میزند: خدا به خیر کنه…
او میرود و علی به این فکر میکند که کاش همان زمانی که این دختر دلش را برد مصرانه تر عمل میکرد و فعلا قصد ازدواج ندارم های او گوش نمیداد… نمیدانست دقیقا کی قرار است او را فراموش کند…
از جایش بلند میشود و به اتاق دکتر میرود که پشت پنجره ایستاده و به بیرون نگاه میکند: دکتر جان سلام…
رمان آقا و خانوم هیچکس بصورت آنلاین می باشد.
برای خواندن رمان آقا و خانوم هیچکس در کانال زیر عضو شوید.
سلام وقتتون بخیر . من نمیتونم جوین شم به ادرسی که گذاشتید . امکان اش هست راهنمایی ام کنید ؟ ممنون میشم ؟
منم همین طور😞
داستان تموم شده و فایل شده دیگه توی تلگرتم نیست